داخل فرش جسدی مخفی کرده و قصد داشت آن را به محل دیگری منتقل کند.نیمهشب یازدهم فروردینماه جوانی به نام ناصر، همراه پدر و 2نفر از دوستان پدرش به کلانتری 169مشیریه رفتند و جوان 35سالهای به نام هاشم را تحویل مأموران دادند. آنها اظهار داشتند که این پسر جوان دست به جنایت زده و آنها راز جنایت را فاش کردهاند.
ماموران که تعجب کرده بودند به پرس و جو از آنها پرداختند و در این میان ناصر در توضیح ماجرا گفت: من دوست هاشم هستم. او چند ساعت پیش با من تماس گرفت و خواست تا در انتقال بستهای به ورامین به او کمک کنم. وی مدعی شد که یک میلیون تومان نیز برای این کار به من پرداخت خواهد کرد. من هم موضوع را با پدرم درمیان گذاشتم و از او خواستم تا ماشینش را در اختیارم قرار دهد. پدرم که به موضوع مشکوک شده بود عنوان کرد که به همراه 2نفر از دوستانش، مرا تا رسیدن به ورامین دنبال خواهد کرد تا اتفاقی برایم رخ ندهد.
وی ادامه داد: آن شب هاشم درخواست کرد تا به منطقه مشیریه بروم. وقتی به آنجا رسیدم او مقابل خانهای منتظرم ایستاده بود. کنارش یک تخته فرش بود که 2سر آن با طناب محکم پیچیده شده بود. با کمک هم فرش را داخل ماشین گذاشتیم. عجیب بود که فرش خیلی سنگین بود و دوستم فقط بهخاطر انتقال یک تخته فرش میخواست یک میلیون تومان به من پرداخت کند.
آنجا بود که به موضوع مشکوک شدم. بعد از آن هردو سوار ماشین شدیم و به سمت ورامین حرکت کردیم. پشت سر ما هم پدرم به همراه دوستانش با ماشین مرا تعقیب میکرد تا مبادا خطری تهدیدم کند. وی افزود: چند کیلومتر به ورامین مانده بود که هاشم از من خواست تا به سمت جادهای خاکی در منطقه قلعه نو بروم و همان حوالی توقف کنم.
بعد از اینکه ایستادم او از ماشین پیاده شد و فرش را به بیرون انتقال داد. همان لحظه متوجه آثارخونی شدم که از داخل فرش بیرون زده بود. برای همین موضوع را از طریق پیامک به پدرم اطلاع دادم و به او گفتم که بهاحتمال زیاد داخل فرش یک جسد است.
پسر جوان ادامه داد: وقتی هاشم فرش را در بیابان رها کرد به سمت مشیریه برگشتیم که در بین راه پدرم برایم پیامک فرستاد که توقف کنم. من نیز ایستادم و همزمان پدرم به همراه دوستانش به کمکم آمده و هاشم را دستگیر کردیم.
کشف جسد
بعد از اظهارات این پسر زیرک، مأموران کلانتری مشیریه به جاده فرعی و خاکی در منطقه قلعه نو رفتند و داخل فرش، جسد مردی حدودا 40ساله را کشف کردند.با کشف جسد، بازجویی از هاشم شروع شد. وی در ابتدا مدعی شد که فرد ناشناسی با او تماس گرفته و با پیشنهاد 2میلیون تومانی از او خواسته تا جسد را از خانهای در منطقه مشیریه به بیابانهای اطراف ورامین منتقل کند.
با ادعای این مرد مرموز ماموران به خانه مورد نظر رفتند و دریافتند که آنجا محل سکونت مقتول بوده است. مأموران در همان ابتدا به تحقیق از همسر مقتول پرداختند. وی گفت: شوهرم به من گفته بود که با یکی از دوستانش قرار معامله زعفران گذاشته، برای همین از من خواست تا در زمان حضور دوستش، در خانه نباشم. من هم به خانه یکی از همسایهها رفتم و بعد از آن هرچه با موبایل شوهرم تماس گرفتم جوابم را نداد. نگران شدم و به خانه رفتم اما شوهرم نبود و یک تخته فرش نیز از خانهام سرقت شده بود.
افشای معمای جنایت
با توجه به اظهارات ضدونقیض این زن جوان، وی به دستور قاضی جنایی تهران دستگیر شد و برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرارگرفت. بررسیها نشان میداد که همسر مقتول و هاشم از قبل یکدیگر را میشناختند و با دروغ پردازی سعی در کتمان جنایت دارند. تحقیقات از آنها ادامه داشت تا اینکه سرانجام هاشم قفل سکوت را شکست و به افشای معمای جنایت پرداخت. وی گفت:حدود 3ماه پیش با سمانه همسر مقتول آشنا شدم.
بعد از آن سمانه از من خواست تا همسرش را به قتل برسانم و من هم به شرط ازدواج با او قبول کردم. وی افزود: روز حادثه درحالیکه سمانه در خانه نبود با نقشه قبلی به آنجا رفتم و منتظر نشستم تا مقتول به خانه بیاید. وقتی او رسید با هم درگیر شدیم و من با لوله آهنی و ضربات چاقو او را به قتل رساندم. بعد از جنایت با سمانه در پارک قرار گذاشتم و او از من خواست تا هرچه زودتر جسد را از خانه خارج کنم. من هم با دوستم تماس گرفتم و با پیشنهاد یک میلیون تومانی از او کمک خواستم اما لو رفتم.
بعد از اعترافات این مرد جنایتکار، همسر مقتول نیز به مشارکت در جنایت و طرح سناریوی قتل اعتراف کرد. سرهنگ آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران، با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعترافات متهمان، قرار بازداشت موقت از سوی قاضی پرونده صادر شده است و هر دو متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفتند.